دلي كه عشق نداردو به عشق نياز ندارد. ادمي را همواره در پي گم شده اش. ملتهبانه به هر سو مي كشاند خدا .ازادي .هنر.دوست. در بيابان طلب بر سر راهش منتظرند تا وي كوزه خالي خويش را از اب كدامين چشمه پر خواهد كرد؟
مهرباني جاده اي است كه هر چه پيش تر روند.خطرناكتر مي گردد. نمي توان باز گشت.... اما لحظه اي بايد درنگ كرد وشايد چند گامي به بيراهه رفت. مدتي است بر جاده هموار مي رانيم... حرف ها ي نزديك دارند فرا مي رسند. خطرناك است!